بیمار استومیت

3000 تومان – خرید
بهارسال ۱۳۵۶ یکی ازپزشکان متخصص وجراح داخلی درطبقه یازدهم بیمارستان ساسان، مشغول انجام عمل جراحی روی یکی ازبیماران خودبود، که به اوخبر دادند یک بیمار <استومیت> به بخش پذیرش بیمارستان مراجعه کرده است.‌

او ناگهان پنس و دیگر تجهیزات جراحی و اتاق عمل را به دستیارانش سپرد و به آنان سفارش کردچگونه کار جراحی را روی پوست بیمارش به پایان ببرند؛ سپس با عجله و حتی بدون معطل شدن برای آسانسور، پله‌های یازده طبقه بیمارستان را سراسیمه طی کرد تا خود را به طبقه همکف و بخش پذیرش برساندوآن بیمار <استومیت> را از نزدیک ملاقات کند.‌

آن روزها واژه <استومی> و بیماران <استومیت> یکی از غریب ترین واژگان علوم پزشکی ایران به شمار می‌رفت؛ حتی متخصصان و جراحان داخلی هم تنها نام آنها را شنیده ودر کتابهای دانشگاهی و تخصصی خود، نحوه برخورد با این بیماران و چگونگی عمل جراحی را خوانده بودند. اما حالا پیش‌بینی می‌شود بیش از ۳۰ هزار بیمار استومیت درکشور وجود داشته باشندکه زندگی کج‌دار و مریز خودرا با این بیماری گره زده و با آن روزگار را سپری می‌کنند. گرچه در ابتدا برای هریک ازآنان چنین می‌نمایاند که ابتلا به سرطان روده بزرگ، روده کوچک، مثانه و سایر اعضای گوارش و حذف هر یک از آنها از گردونه دستگاه گوارش، به مفهوم یک زندگی زجرآور است که باید به آن پایان دهند، اما بعد از مدتی هریک از استومیت‌ها کم کم متقاعد می‌شوندکه باید با وضع جدید هضم غذا و دفع غیر ارادی ادرار و مدفوع خود کنار بیایندو می‌پذیرندکه از ‌این پس قادر نخواهند بود برای اجابت مزاج، به دستشویی معمولی مراجعه کنند و برای این کار، باید تجهیزات پزشکی ویژه‌ای همراه داشته باشند.

بااین حال وباگذشت بیش از۳۰سال سابقه این بیماری جسمی- روانی در کشور ما، هنوز هم بخش‌های گسترده‌ای از جامعه و یا حتی طیف‌هایی از جامعه پزشکی و جراحان هم از وجود چنین بیماری یا بیمارانی اطلاع چندانی ندارند.‌

 

پزشک‌های بی‌خبر

سیدجلال دستاویز سالهاست با بیماری استومی ‌دست و پنجه نرم می‌کند. بهار امسال وقتی باقطارتهران- بندرعباس عازم جنوب کشور بود، از پزشک ویژه قطار کمک خواست تا او را در دسترسی به وسایلی برای دفع اضطراری ادرار یاری کند، اما پزشک قطار که‌گویا هیچ گونه اطلاعی از این بیماری نداشت و نمی‌دانست با این بیمار چگونه برخورد کند، نتوانست هیچ کمکی به او کند و در عوض از طریق این بیمار، با این پدیده پزشکی بیشترآشنا شد، بعد از دفع ادرار (آن هم به شیوه ابتکاری توسط بیمار)، پزشک با او به بحث و گفتگو نشست و از طریق او حداقل یک پزشک با این بیماری آشناشد.‌سیدجلال دستاویزمعتقداست اگرمسئولان جامعه پزشکی، این بیماری وتبعات ناشی ازآن را صادقانه با مردم درمیان گذاشته بودند، حالا دیگران در برخورد با استومی‌ها این گونه دچار شوک نمی‌شدند و از آنها کناره نمی‌گرفتند.‌

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0